کد مطلب:28378 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

خوش رفتاری با باقی مانده دشمن












1800. تاریخ الیعقوبی - به نقل از اسماعیل بن علی -: نخستین كسی كه [ چگونگی ]نبرد با اهل قبله را آموخت، علی بن ابی طالب علیه السلام بود. او اسیران را نمی كُشت، به دنبال شكست خوردگان نمی رفت و زخمی ها را از پا در نمی آورد.[1].

1801. العقد الفرید - به نقل از ابوالحسن -: در گزارش رخدادهای جنگ صفّین -: منادی علی علیه السلام، هر روز بیرون می آمد و بانگ بر می آورد: ای مردم! زخم خورده را مكشید، پشت به جنگ كرده را دنبال مكنید، كشته ها را عریان مكنید؛ و هر كس اسلحه اش را بر زمین افكنَد، در امان است.[2].

1802. الكافی - به نقل از عبداللَّه بن شریك از پدرش -: وقتی مردم (خوارج در نبرد جملْ شكست خوردند، امیر مؤمنان فرمود: «به دنبال پشت كردگان به جنگ مروید و زخم خورده ها را مكشید. آن كه درِ خانه اش را ببندد، در امان است».

وقتی نبرد صفّین شد، جنگجو وپشت كرده به جنگ را می كُشت، و زخم خورده ها را از پا در می آورد. ابان بن تغلب به عبداللَّه بن شریك گفت: این، دو روشِ گوناگون است.

[ علی علیه السلام] فرمود: «در جنگ جمل، [ فرماندهان آنان ]طلحه و زبیر، كشته شدند؛ ولی معاویه، خود ایستاده است و رهبری می كند».[3].

1803. السنن الكبری - به نقل از ابو فاخته -: در نبرد صفّین، اسیری را نزد علی علیه السلام آوردند. [ آن اسیر] گفت: مرا به زجر مكشید.

علی علیه السلام فرمود: «تو را به زجر نمی كشم. به درستی كه از خداوند، پروردگار جهانیان می ترسم».

او را رها كرد و سپس فرمود: «آیا در تو خیری هست كه بیعت كنی؟».[4].

1804. المصنف - به نقل از یزید بن بلال -: به همراه علی علیه السلام در صفّین حضور داشتم. وقتی اسیری را نزد او می آوردند، می فرمود: «تو را به زجر نكُشم. به درستی كه از خداوند، پروردگار جهانیان، می ترسم»، و سلاح وی را می گرفت و او را سوگند می داد كه [ دیگر ]با او پیكار نكند و به وی، چهار درهم می بخشید.[5].

1805. المصنّف - به نقل از ابوجعفر -: در نبرد صفّین، هرگاه اسیری را نزد علی علیه السلام می آوردند، چارپا و سلاح او را می گرفت و از او پیمان می گرفت كه باز نگردد. سپس آزادش می كرد.[6].

1806. امام علی علیه السلام - پس از وا داشتن [ مردم] به جنگ در صفّین -: كشته ها را مُثله مكنید. هنگامی كه به سراپرده این گروه رسیدید، پرده دری مكنید، به خانه ها وارد نشوید، و چیزی از اموالشان مستانید، مگر آنچه در لشكرگاهشان یافتید؛ و زنی را با آزار، به هیجان وا مدارید، گرچه به ناموس شما دشنام گوید و به فرماندهان و نیكان شما فحش دهد؛ چرا كه [ زنان،] دارای توانی كم و ضعیف النفس اند و ما دستور داشته ایم كه حتی اگر آنان مشرك باشند، با آنها كاری نداشته باشیم؛ و اگر كسی متعرّض زنی شود، بدان كار سرزنش شود، و نسل های پس از او نیز سرزنش شوند.[7].

1807. تاریخ الطبری - در گزارش رُخداد جمل -: احنف بن قیس و فرزندان سعد، با شتاب به سوی علی علیه السلام بیرون رفتند، در حالی كه حرقوص بن زهیر را منع می كردند (آنان نبرد با علی بن ابی طالب علیه السلام را غاشیه، آیه 23 - 22.روا نمی دانستند.

پس [ حرقوص ]گفت: ای علی! مردم ما در بصره گمان می كنند كه اگر فردا بر آنان پیروز شوی، مردانشان را می كُشی وزنانشان را به اسارت می گیری!

فرمود: «از مانندِ من واهمه چنین كارهایی نباشد؛ و آیا این كار سر می زند، جز از كسی كه [ از دین خدا ] سرْ باز زده و كافر شده؟! آیا سخن خداوند عز و جل را نشنیده ای كه: "لسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ إِلَّا مَن تَوَلَّی وَ كَفَرَ؛[8] بر آنان تسلّطی نداری، مگر كسی كه روی بگردانَد و كفر ورزد"؟».[9].

1808. الكامل فی التاریخ: در میان خوارج، چهل مرد زخمی بود. پس علی علیه السلام فرمان داد تا آنان را وارد كوفه كنند و مداوا كنند تا بهبود یابند.[10].









    1. تاریخ الیعقوبی: 383/2.
    2. العقد الفرید: 333/3، این موضع در برابر دشمن را امام علی علیه السلام در جنگ های دیگر هم داشت، ر. ك: وقعة صفّین: 204، الكافی: 3/33/5، المستدرك علی الصحیحین: 2660/167/2 وآن را از سیره پیامبرصلی الله علیه وآله الهام گرفته بود. الكافی: 2/12/5، تهذیب الأحكام: 230/137/6، و 274/155/6.
    3. الكافی: 5/33/5، رجال الكشّی: 392/482/2، بحار الأنوار: 657/446/33.
    4. السنن الكبری: 16754/315/8، كنز العمّال: 31706/348/11.
    5. المصنّف فی الأحادیث والآثار: 25/725/8، كنز العمّال: 31703/345/11.
    6. المصنّف فی الأحادیث والآثار: 23/724/8، كنز العمّال: 31702/345/11.
    7. الكافی: 4/39/5، وقعة صفّین: 204، نهج البلاغة: نامه 14، بحار الأنوار: 468/563/32.
    8. غاشیه، آیه 23 - 22.
    9. تاریخ الطبری: 496/4، الكامل فی التاریخ: 334/2.
    10. الكامل فی التاریخ: 424/2، أنساب الأشراف: 248/3.